خانه معتمدی یا خانه ملا باشی اصفهان خانه ای مربوط به دوران های مختلف تاریخی است که تزئینات و معماری بسیار چشم گیر ایرانی دارد. خانه ای هر چند به خاطر معماری اش مشهور بوده اما داستان های تاریخی بسیاری در پشت صحنه آن، وجود دارد. همین داستان های تاریخی و زیبایی معماری و تزئینات خانه ملا باشی اصفهان باعث گردیده است که سایت ایرانگردی به سراغ آن برود. این عمارت تاریخی، پس از سال ها توسط آقای دکتر معتمدی خریداری شده و هم اکنون برای بازدید عموم باز شده است.
در طی کاوش ها و مستنداتی که در طول تاریخ از این خانه به جای مانده، تاریخ ساخت آن مربوط به دوره های صفویه، زندیه و قاجاریه است. به همین دلیل آثار معماری از هر یک از این دوران ها و حکومت ها در این خانه و عمارت تاریخی یافت می شود. درباره زمانی که ملا باشی وارد اصفهان می شود و این خانه را برای اقامت بر می گزینه داستان های بسیاری در تاریخ وجود دارد که در ادامه می خوانید. خانه ملا باشی در خیابان ملک اصفهان واقع شده است.
ملا باشی چه کسی بود؟
ملا باشی منجم ناصر الدین شاه بود که برای ماموریتی به اصفهان فرستاده شد. قصه ی ملاباشی اصفهان به زمان و دوران قاجاریه و حکومت ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه قاجار در اصفهان بر می گردد. ظل السلطان به خاطر آن که از مادری غیر قاجاری به دنیا آمده بود برای ولیعهدی انتخاب نگردید. همین موضوع باعث به وجود آمدن عقده ها و رفتارهایی شده بود که این شخص برای نشان دادن قدرت خود انجام می داد. از جمله کارهای این شخص، ساخت ارتشی با لباسهای سربازان اتریشی بود و معلمانی از آلمان اجیر کرده بود تا به این سربازان فنون رزم بیاموزند.
ظل السطان تمام آثار دوران صفوی را یا کاملا نابود نمود یا تا مرز نابودی کشاند و عجیب تر از همه خسارتی است که به طبیعت ایران در ناحیه میانکاله زد. بسیاری از حیوانات بومی ایران در میانکاله مانند مارال، ببر خزری و… را به کل از بین برد.
خانه ملا باشی اصفهان و ارسی ها
اما ظل السطان چه ارتباطی به شخصیتی به نام ملا باشی دارد؟
با خواندن مطلب بالا کمی از تاریخ و شخصیت های دوران ملا باشی آگاه شدید. در آن دوران که ظل السطان در اصفهان حکومت می کرد، ملا باشی در تفرش زندگی می نمود و هنوز با اصفهان کاری نداشت. همچنین خانه ای به اسم ملا باشی اصفهان هنوز وجود نداشت. به این معنی که این خانه زیبا هر چند ساخته شده بود اما در دست حکومت قرار داشت و ملاباشی هنوز آن را نخریده بود. با این حال، حادثه ای عجیب شخصیت ملا باشی را به سمت اصفهان رهسپار نمود.
اتفاقی که ملا باشی را به اصفهان کشاند، چه بود؟
به دلیل کارهایی که ظل السطان برای نابودی و البته خلاف عرف انجام می داد، همسر مؤمن او اعتراض نمود. همسر ظل السلطان برای اعتراض به اخلاق و کردار زشت او مقیم خانهی آقا نجفی آخوند، صاحب منسب و امین آن دوره در اصفهان شد. خانه آقا نجفی آخوند هم اکنون به خانه مشروطه معروف است که تا خانه ملا باشی اصفهان تنها ۱۵ دقیقه پیاده روی دارد. در نتیجه این دو خانه بسیار نزدیک به هم هستند.
در ادامه ماجرا، ظل السطان برای مجازات همسر خود، تمام پسران را جمع نمود و به آن ها گفت که هر کس مادر خود را بکشد، نیمی از املاک من به او می رسد!
در نتیجه این جریان، همین اتفاق نیز افتاد و باعث شد که جو اصفهان نا آرام و متشنج شود. همین جریان ملا باشی را به اصفهان کشاند. ملا باشی فردی معتدل و ملبس به لباس روحانیت بود که برای آرام کردن جو متشنج ایجاد شده به اصفهان فرا خوانده شد.
خانه ملا باشی اصفهان و داستان مالک آن
ورود ملا باشی به این خانه
با ورود ملا باشی به اصفهان خانه تاریخی حال حاضر را خرید. خانه ملا باشی اصفهان در آن زمان چندان بزرگ یا زیبا نبود اما موقعیت بسیار خوبی در میان خانه های دیگر سیاسیون و روحانیون اصفهان داشت. مثلا خانه ملک التجار یا خانه آقا نجفی آخوند تنها چند قدم تا این خانه فاصله داشت. ملاباشی به دستور دولت وقت در این خانه مقیم شد.
زمانی که ملاباشی به این عمارت پا گذاشت، این خانه تنها شامل دو پنج دری و یک بخش زمستان نشین بود که از دوره زندیه باقی مانده بود. در نتیجه خانهای بسیار کم اهمیت جلوه میکرد. ولی با آمدن ملاباشی اوضاع این خانه تغییر نمود. بخش شاه نشین و اتاق ۹ دری به این خانه اضافه شد. این دو بخش جدید، هم اکنون یکی از مهمترین و جذابترین اتاق های این عمارت و خانه ملا باشی اصفهان هستند. بیشتر عکس هایی که در اینترنت می بینید از این اتاق ها گرفته شده است.
بخش های مختلف خانه ملا باشی اصفهان
خانهی ملا باشی را میتوان به چهار بخش کلی تقسیم کرد:
حیاط بیرونی
تابستان نشین
حیاط اندرونی
شاه نشین
حیاط بیرونی خانه ملا باشی
این عمارت در واقع نمونهای جذاب از معاری خانههای ایرانی است، خانه به معنی اینکه واقعا در آن ها زندگی میکردهاند و به زندگی مردم عادی زمان خود نزدیک بودهاند. از این جهت خانه ملا باشی میتواند زاویه نو و تازهای را از اصفهان برای شما روشن کند. خانه به دو بخش کلی تقسیم میشود فضاهای زندگی و فضاهای خدماتی، در فضای زندگی فضا گرم و صمیمی، پر انرژی گشوده و با نورگیری بالا است و در فضاهای خدماتی اتاقهایی برای استراحت و کارهای اندرونی است که در آن فضا بستهتر، جدی تر و سرد است.
فضاهای مختلف خانه ملا باشی اصفهان
حیاط بیرونی
زمانی که آقای معتمدی در سال ۸۰ خانه ملا باشی اصفهان را خریداری میکنند، این قسمت کاملا ویران شده بود. به همین خاطر بیشترین بازسازی ها اینجا صورت گرفت و از این رو بازسازی این قسمت، بیشتر از هرجای دیگر به چشم میآید. پلههایی که شما را به طبقه بالایی و ایوان میرساند، در این حیاط قرار دارد. اتاق زیبایی هم در انتهای حیاط بیرونی قرار گرفته که پنجرههای رو به خیابانش رنگارنگ و زیبا بازسازی شده است. اولین تصویری است که از خانه ملا باشی اصفهان میبینید پنجرهای همین اتاق است. تمام اجسام، وسیله ها و مبلمان این اتاق عتیقه بوده و اگر در هنگام غروب وارد این اتاق شوید، نور خورشید که با عبور از شیشههای رنگی همانند رنگین کمان شده، تمام اتاق را پر کرده است.
تابستان نشین
از حیاط یا راهروی کناری آن که تماما نورپردازی و تزیین شده میتوانید به بخش تابستان نشین خانه که یادگار زندیه است برسید. البته این قسمت هم به طور کامل مرمت شده و دیوارهای این بخش از خانه به طور کامل نقاشی شده است. تنها بخشی از این نقاشیها که عمر زیادی دارد و از گذشته به جای مانده را، میتوانید در کنار ستون اول ببینید که ابعاد آن حدود ۲۰ سانتی متر مربع است.
در لایه برداریهایی که در بازسازی انجام شده بسیاری از تزئینات تاریخی و قدیمی تر پیدا شد. در این نقاشیها، نام سیارات و ماههای باستانی ایرانی روی سقف و دیوارهها کشیده شده است. اتاقهایی دور این فضا وجود دارند که از آن ها به عنوان اتاق های اقامتگاه استفاده می شود. عمارت و خانه ملا باشی اصفهان به عنوان هتل دیپلمات استفاده می شود.
تابستان نشین خانه ملا باشی اصفهان
حیاط اندرونی
وقتی از راهرو بین حیاط بیرونی و تابستان نشین به این حیاط میرسید، روحتان تازه میشود، زیرا آنچه از یک خانه تاریخی انتظار داشتید اینجاست! این قسمت به طور کامل فضای تاریخی خود را حفظ کرده و ۹ دری و پنج دریها با آن چوبهای کهنه شکوه عجیبی به فضا دادهاند. فقط یک سمت این عمارت است که در مرحله اول شما را جذب نمیکند و به نظر فقط یک دیوار ساده است ولی وقتی به همان از زاویهای دیگر نگاه کنید پر است از نقاشیهایی که خوش رنگ و زیبا به بنا رنگ اضافه کردهاند. حوض میانی بلند به شاه نشین ختم میشود. که در پایین آن سرداب قرار دارد.
همان طور که اشاره شد در این حیاط دو بخش قاجار و صفوی وجود دارد و شما به وضوح تفاوت معماری صفوی و قاجاریه را مشاهده میکنید. به راحتی می توانید تفاوت بین سردابهای بنا را ببینید. سرداب قاجاری وسیع تر و با سقفی چوبی است ولی سرداب صفوی تماما سقفی طاق و چشمهای از جنس آجر دارد. تفاوت دیگر در نوع شومینههاست که در دوره صفویه از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و روی آن تزیینات زیادی انجام شده است. از دیگر خصصویات منحصر به فرد در این حیاط، کنگرههای چوبی منقوشی است که در بالای اتاق ۹ دری قرار گرفته و معماری قاجاریه را یک بار دیگر، به بیننده یادآور میشود.
اتاق شاه نشین خانه ملا باشی اصفهان
شاه نشین خانه
شاه نشین این خانه، زیباترین بخش این خانه که انگیزه مالک برای بازسازی عنوان شده و خوشبختانه آسیب چندانی از مرور زمان ندیده است. دیوارهای آینه کاری، نقاشی روی کچ، کچ کاری و نوری که از ارسیهای ۹ دری به اتاق میبارد، هر بازدید کننده ای را مسحور می کند. دور تا دور این اتاق، اشیای عتیقه ای دیده می شود. تزئینات کار شده بر روی سقف و لوسترها به زیبایی این بخش از خانه کمک کردهاند. ارسیهای خانه ملا باشی اصفهان یکی از زیباترین ارسی های قدیمی هستند. در طول دورههای گذشته بخشی از چوب این اورسیها را بید زده است ولی هنوز هم پابرجا و سالم هستند. به همین خاطر شاید در این خانه بوی نفتالین را حس کنید. نمونهی این ارسیها را میتوانید در انگورستان ملک و همین طور خانه مشروطه هم پیدا کنید.
دیگر فضاهای خانه ملا باشی یا خانه معتمدی اصفهان
این خانه بیش از ۱۰ اتاق دیگر هم دارد و هم اکنون که تبدیل به اقامتگاه شده، به هر کدام از آن ها، نام یکی از ماههای ایرانی را داده اند. هر یک از این اتاق ها ویژگی خاص خود را دارد.
خانه ملاباشی,خانه معتمدی,ایرانگردی,گردشگری,یارانه,وزارت,رضا نورمحمدی,عطیه مومنی,بلیت,سفر,سفر ارزان, قیمت ارز, قیمت دلار, بهترین هتل, هتل ارزان, بهترین رستوران
آرامگاه یا آستانهٔ شاه نعمتالله ولی بنایی مربوط به دوره صفوی است که در شهر ماهان، استان کرمان جای گرفتهاست. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۳۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این بخش از بیتوته را دنبال کنید تا با تاریخچه و معماری آرامگاه شاه نعمتالله ولی آشنا شوید.
یکی از بناهای عرفانی و منحصر به فرد ایران که گردشگران ایرانی و خارجی بسیاری را به خود جذب می کند، مقبره شاه نعمت الله ولی در کرمان است. این بنای زیبا با رمز و رازهای معماری و صحن های زیبا و درختان سرو قامت برافراشته می تواند مکانی باشد که ساعت ها شما را درگیر خود نماید.
شاه نعمت الله ولی کیست؟
شاه نعمت الله ولی با نام واقعی سید نورالدین شاه نعمتالله ولی ماهانی کرمانی، شاعر و عارف ایرانی قرن هشتم و نهم هجری است که سلسله نعمت اللهی را در تصوف به وجود آورد. امروزه بنای آرامگاه او تبدیل به مکانی برای زیارت و البته بازدید گردشگران شده است. از این شاعر بزرگ کتاب و دیوان شعری به جای مانده است که یک نسخه از دیوان در کتابخانه ملی و یک نسخه از آن در همین بنای آرامگاه شاه نعمت الله ولی در ماهان است.
تاریخچه آرامگاه شاه نعمتالله ولی:
بنای اولیه مربوط به آرامگاه شاه نعمتالله ولی به دوره صفوی برمیگردد. بخش هایی از این مقبره مربوط به دوره تیموریان بوده و ساخت و ساز در آن ادامه داشته تا جایی که آثار و نشانه های معماری قاجاریه هم در آن دیده می شود. بیشتری توسعه آرامگاه شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان مربوط به دوره قاجاریه است.
شاه نعمتالله ولی در سال ۸۳۲ و به قولی ۸۳۴ ه.ق در شهر کرمان درگذشت و در ماهان در میان باغی مدفون شد. هستهٔ اولیهٔ این بنا گنبدی منفرد بود که در سال ۸۴۰ ه.ق و به دستور «احمدشاه دکنی» ساخته شد و بهتدریج گسترش یافت. آخرین توسعه این بنا در سال ۱۳۳۲ هجری قمری بوده است. آرامگاه شاه نعمتالله ولی اولین بنایی بوده است که به شکل گنبدخانه ساخته شد.
مرمت و بازسازی آرامگاه شاه نعمتالله ولی:
سازمان میراث فرهنگی مرمت های بسیاری بر روی گنبد و بخش های مختلف این بنا از سال ۱۳۶۰ انجام داده است. این بنا در زلزله بم خسارت دید و مرمت آن همچنان ادامه دارد.
معماری آرامگاه شاه نعمتالله ولی:
آرامگاه شاه نعمتالله ولی با مساحت ۳۵٬۰۰۰ مترمربع، شامل مجموعهای از ابنیهی تاریخی است که هر کدام با توجه به پیشینهی تاریخی خود بخشی از سبک معماری ایرانی اسلامی را معرفی میکنند.
این بنا در آغاز به شکل یک تک بنا با گنبدی بلند بر فراز فضایی چهار گوش درون باغ بزرگی بوده که در دورههای بعدی بناهای دیگری در کنار آن ساخته شدهاست. این عمارت آمیختهای هنر معماری شش سده اخیر است.
تک بنای گنبدی شکل آرامگاه شاه نعمتالله ولی در نمای بیرونی خود از تزئینات نماسازی و کاشیکاری بهرهمند بودهاست. هم اینک نیز بخشی از این نماسازی با کاشیکاری معرق و زیبا با نقش اسلیمی و رنگهای لاجوردی، فیروزهای، سفید و زرین در سر در باختری مقبره دیده میشود. دو گلدسته بلند، رواق شاه عباسی و دارالحفاظ، سردر محمد شاهی، صحن وکیلی، صحن اتابکی و صحن میرداماد از دیگر بخشهای آرامگاه شاه نعمتالله ولی هستند.
بخش های مختلف آرامگاه:
بقعه:
بقعه شاه نعمت الله ولی اتاقی چهارگوش با سقفی گنبدی است که با تزئینات گچی و نقاشی بر روی گچ پوشانده شده است. همچنین کاشیکاریهای معرق به رنگ های لاجوردی و فیروزهای در نمای داخلی بقعه و نقوش اسلیمی سفید و زرین در نمای بیرونی آن جلوه و زیبایی خاصی به این قسمت از بنا بخشیده است. سنگ قبری که برای شاه نعمت الله ولی در این قسمت از بنا قرار داده اند، سنگی مرمرین است که اطراف آن، نام دوازده امام (ع) و آیاتی از قرآن مجید با خطی زیبا حکاکی شده است.
چلهخانه:
در سمت جنوبغربی بقعه، به ورودی کوچک و فضایی کوچک برخورد خواهید کرد که به مکان چله نشینی شاه نعمت الله ولی معروف است. شاید بتوان این مکان را جذاب ترین و کنجکاو برانگیزترین مکان در این آرامگاه دانست. آذینهای رنگارنگ درون آن، مربوط به دوران پس از تیموریان است در تمام بازسازی هی بنا حفظ شده است. درون آن شاهد نقاشی ها و عناصری جذاب بر روی دیوار خواهید بود. در حقیقت از همان ابتدای ساخت بقعه، مکان چله نشینی شاه نعمت الله ولی را سالم و باقی نگه داشته اند.
رواق شاه عباسی:
رواق شاه عباسی همانطور که از نام آن مشخص است در دوره صفوی و شاه عباس ساخته شده و سردری زیبا دارد. جنس این سردر از جنس فولاد بوده و نام دوازده امام (ع) به صورت برجسته همانند سنگ قبر این مرحوم تراشیده شده است.
صحن میرداماد:
این بخش از آرامگاه شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان نیز در دورهی صفویه ساخته شده است. در زمان ناصرالدین شاه، صحن میرداماد دوباره بازسازی و البته تکمیل شده است.
صحن اتابکی:
صحن اتابکی به همت علیاصغر خان اتابک، صدراعظم ناصرالدین شاه و با کمک هدایای داده شده به دربار ساخته شده است.
صحن وکیلی:
صحن وکیلی از دیگر صحن های زیبا و دیدنی این آرامگاه است که یادگارهای محمد اسماعیل خان نوری وکیلالملک از رجال دورهی قاجار و همچنین حاکم کرمان است.
صحن حسینیه:
دو گلدسته بلند و با وقار آرامگاه شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان در این صحن قرار گرفته است. این صحن دومین صحن پس از ورود به بنا بوده که شما را در نهایت به درون بنا راهنمایی می کند. ارتفاع گلدسته های آن ۴۲ متر بوده که در زمان محمدشاه قاجار ساخته شده است. امروزه در این صحن و حیاط می توانید مکان های خدماتی آرامگاه مانند سرویس های بهداشتی، فروشگاه آثار موسیقی، فروشگاه کتاب های باارزش و خرید سوغاتی را نیز بیابید.
درب آستانه ورودی این بنا، دری خاتم کاری شده و ساخته شده از عاج فیل با نقوشی هندسی است که در هندوستان ساخته شده و در نهایت به ماهان کرمان آورده شده است. موزه شاه نعمت الله ولی نیز مکانی است که بهتر است حتما به دیدن آن بروید. دلیل نامگذاری این صحن به صحن حسینیه برگزاری مراسم عاشورای حسینی در اینجاست که بسیار دیدنی بوده و افراد بسیاری در آن شرکت می کنند.
دیگر مقبرهها:
بقعه و آرامگاه دیگری نیز در این بنا دیده می شود. بقعهی امیرنظام گروسی، چهرهی نامدار دورهی قاجاریه در سمت جنوب غربی دالان ورودی قرار دارد. این شخصیت سیاسی و البته هنرمندی خوشنویس، در اواخر عمرش والی کرمان و بلوچستان بوده و پس از مرگش در پنجم رمضان ۱۳۱۷ هجری قمری، بنا به وصیت نامه اش، بقعهای در محوطهی آرامگاه شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان برایش ساخته می شود.
منارهها:
چهار مناره کاشی کاری شده در برگیرنده کتیبههای شیعی هستند. پیش از مرمت برای تزیین دور تا دور مناره هشت ضلعی از کلمه علی (ع) استفاده شده بود؛ اما کتیبههای امروزی کمی با گذشته تفاوت دارند. در بخش بالایی هر سمت از مناره کلمه «الله» دیده میشود و قسمت اول شهادتین «لا اله الا الله» در زیر آن تکرار شدهاست.
کلمه «علی» نیز چهار بار به صورت الگوی در هم پیچیده نوشته شدهاست. تکرار این شیوه در دور تا دور هشت ضلعی جلوه جالب توجهی دارد. در اینجا تلفیق ستایش الله و تحسین علی (ع) را شاهد هستیم و از چیدمان کتیبه این گونه برداشت میشود که هر کس به علی ایمان بیاورد به عشق خدا میرسد.
کاروانسرا:
کاروانسرایی در کنار ضلع غربی آستانه قرار دارد که مربوط به دوران قاجار بودهاست. این کاروانسرا که ورودی آن در جهت شمال است شاه نشین و صحن و حجرههایی را در خود دارد.
پس از زمین لرزه ۱۳۶۰ کرمان بخشی از قسمت بالایی گنبد آستانه فرو ریخت و شکافهایی در آن پدیدار شد که توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان بازسازی شد.
این مجموعه طی شش قرن بنا شده و تداوم معماری ایران را در شش قرن گذشته و به صورت زیبایی به تماشا گذاردهاست. عناصر تزئینی مجموعه شامل کاشیکاری، کاربندی، مقرنس، گچبری و نقاشی است.
موزه:
در بخش زیرین دالان ورودی موزه ای قرار دارد که در آن اشیای ارزشمند و مرتبط با فرهنگ تصوف نگهداری میشوند. ساختمان موزه به عمارت یا سردر امیریه شهرت دارد و از گچ و آجر در ساخت آن استفاده شدهاست. بنا حدود ۱۳۰ سال قدمت دارد و آن را به سبک معماری قاجار در زمان ناصرالدین شاه ساختهاند. زمانی این عمارت محل تجمع صوفیان و درویشان بود و در سال ۱۳۵۷ پس از مرمت و بازسازی به موزه آستانه بدل شد.
در این موزه آثار متنوعی دیده میشوند که نیکوکاران آنها را اهدا کردهاند. از جمله این اشیا و آثار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کشکولهای آراسته به خط و نقش: این آثار برجستهترین نشانه دراویش محسوب میشوند. این کشکولها ظروف کوچکی هستند که دراویش و صوفیان آنها را در دست میگیرند و با زنجیری به شانه آویزان میکنند. کشکول بزرگی از آلیاژ برنج و ساخته دست هنرمندان اصفهانی مهمترین کشکول این موزه است که نماد کشکول شاه نعمتالله ولی و سایر درویشان بهشمار میرود.
کشکول ساخته دست هنرمندان اصفهانی، نماد کشکول شاه نعمتالله ولی
- تبرزینهای تراشیده شده: تبرهای کوچکی که دراویش بر دوش حمل میکردند.
- پته شالهای سوزندوزی شده: یکی از زیباترین و باارزشترین آنها پتهای است که سالها قبر شاه نعمتالله ولی را میپوشاند. این شال توسط ۹ تا ۱۲ زن در مدت سه سال برای پوشش قبر دوخته شد و و ابعاد آن ۴۰۵ در ۲۶۵ سانتیمتر است.
- صفحات قرآن: دو صفحه از یک قرآن که به خط کوفی نوشته شدهاند و سبک نگارش آن، قدمتش را بیش از هشتصد سال نشان میدهد.
- سایر اشیا: شمشیرهای مرصع (جواهرنشان) با جلد چرمی، سپرهایی از پوست کرگدن و فولاد، کتابهای خطی با چاپهای سنگی، دو عدد رحل قرآنی ساخت هند و چندین تمثال متعلق به حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع)، ظروف چینی و بلور و…
محوطه آرامگاه شاه نعمتالله ولی:
بنا و باغ آرامگاه از دو طرف به خیابان منتهی میشود. در جاده عمومی که در گذشته از میان شهر عبور میکرده جلوخان وسیعی در سمت چپ دیده میشود. این جلوخان به شکل نیم دایره است و نزدیک به ۳ متر از کف جاده ارتفاع دارد. این جاده در واقع رودخانه قصبه و یاگذرگاه دو رودخانه است و برای جلوگیری از خطر رودخانه این جلوخان مرتفع را ساختهاند.
بر جلوخان دو مناره مرتفع دیده میشود که در زمان محمد شاه قاجار و پس از او ساخته شدهاند و از بلندترین منارههای مساجد ایران بهشمار میروند. سه حیاط و ساختمانهای اطراف شمای کلی آرامگاه را تشکیل میدهند. هر یک از حیاطها یک حوض و تعدادی درخت دارد.
نشانی آرامگاه شاه نعمتالله ولی:
شهر ماهان، میزبان آرامگاه شاه نعمت الله ولی، در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمان و در دامنهی کوههای جوپار و پلوار قرار گرفته است.
شاه نعمت الله ولی,آرامگاه شاه نعمت الله ولی,ایرانگردی,گردشگری,شهرداری,استانداری,یارانه,فرمانداری ,وزارت,رضا نورمحمدی,عطیه مومنی,ایرانگردی,گردشگری,بلیت,سفر,سفر ارزان,اداره کل تهران, قیمت ارز, قیمت دلار, بخشداری , دهیاری, شورای اسلامی شهر, پرسپولیس, استقلال, بهترین هتل, هتل ارزان, بهترین رستوران
کاخ سلیمانیه مربوط به دوره قاجار بوده و امروزه در محوطه دانشکده کشاورزی کرج واقع شده است.
کاخ سلیمانیه به فرمان فتحعلی شاه قاجار و به مناسبت ولادت فرزند سی و چهارم وی سلیمان میرزا، به وسیله محمدحسین خان نام الدوله ملقب به صدر اصفهانی و بعنوان کاخ ییلاقی و یا به گفته ی برخی منابع پایگاه حکومتی کرج در سال ۱۲۲۷ ه.ق مصادف با۱۸۱۱ م و۱۱۷۲ ه.ش در آبادی کرج ساخته شد.
بنا های متعددی با نام های پرطمطراقی مانند ساختمان های فراش آباد و کلاه فرنگی و عمارت های کلاه گلشن و در قرمز و باغ های فردوس و شاه و انگوری در اطراف و اکناف کاخ سلیمانیه ساخته شده بودند که امروزه متأسفانه اثری از آن ها یافت نمی شود.
کاخ سلیمانیه در تاریخ ۲ اسفند ماه ۱۳۲۷ با شمارهٔ ثبت ۳۷۰ بعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در نزدیکی این کاخ برج چهار طبقه ای مربوط به زمان صفویه موجود بوده که اینک تنها طبقه همکف آن باقی مانده است.
معماری کاخ سلمانیه
ساختمان کاخ سلیمانیه بسیار متقارن و کشیده و از نظر معماری هم به نسبت ۵ به ۱ با سقف شیروانی و دارای تمامی ویژگی ها و مولفه های سبک معماری موجود در دوران قاجار است. تالارها، ارسی ها، نقاشی ها، آینه کاری ها، قوس های نیم دایره نما، سقف شیروانی، تناسبات نما و نقشه، طبقه ای بودن آنها تنها بعضی از ویژگی های بارز کاخ سلیمانیه هستند که در ترکیب نهایی و بسیار ساده ی خود و در کنار مجموعه ی ساختمانها و باغ پیرامونی خود منجر به بوجود آمدن این کاخ با شکوه و خاص شده است. باید بدانید که ساختمان کاخ سلیمانیه در کرج آجری است و نمای خارجی آن تزئینات ویژه ای ندارد.
آدرس کاخ سلیمانیه
کاخ سلیمانیه در محدوده ی مرکزی شهر قدیم کرج که در استان البرز قرار گرفته و در حد فاصل بلوارهای شهید چمران و امامزاده حسن و در محل فعلی دانشکده ی کشاورزی بنا شده است.
این كاخ در كنار دیه كرج و به دستور سلیمان میرزا، فرزند فتحعلی شاه قاجار ساخته شد. ساخت این كاخ در این منطقه از سه جهت قابل بررسی و توجه است؛ ابتدا آنكه جلگه خوش آب و هوای كرج ییلاق و اتراق گاهی امن و زیبا را برای خانواده سلطنتی فراهم می ساخته كه علاوه بر دوری از هیاهوی پایتخت، به فاصله بسیار كمی در حدود یك روز راه از آن واقع می شد.
دوم آنكه استقرار آن بر سه راهی كهن مازندران، ری و طالقان و همچنین بر سر راه آذربایجان كه خاستگاه ایل قاجار بوده، موقعیتی كاملا استراتژیك برای سفر های مكرر خاندان سلطنتی به غرب داشته است.
و در نهایت آنكه ساخت این كاخ بر سر راه آذربایجان، در دوران سلطنت فتحعلی شاه قاجار صورت گرفته كه از جمله پرتنش ترین ایام حكومت قاجاریه بوده و با درگیری ها و مشكلات حاد و عدیده ای، خصوصا در غرب كشور و منطقه آذربایجان توام بوده است.
كاخ سلیمانیه به همراه باغ مقابل خود و همچنین ردیف ساختمان های ملازمین موكب شاهی تشكیل مجموعه حكومتی و اقامتی كوچك و بسیار زیبایی را می داده است كه متاسفانه در حال حاضر ردیف ساختمان های ملازمین در طرح های توسعه دانشكده كشاورزی از بین رفته و كاخ سلیمانیه و باغ كوچك آن تنها باقی مانده اند!
ساختمان كاخ سلیمانیه بنایی است آجری، متقارن و كشیده به نسبت 5 به یك با سقف شیروانی و دارای تمامی مشخصه ها و مولفه های سبك معماری دوران قاجار كه می توان آن را از جمله ساده ترین، زیباترین و با احساس ترین ساختمان های دوران خود دانست.
تالارها، ارسی ها، نقاشی ها، آیینه كاری ها، قوس های نیم دایره نما، سقف شیروانی، تناسبات نما و نقشه، دو اشكوبه بودن آن، همگی از جمله خصوصیات بارز كاخ سلیمانیه بوده كه در تركیب نهایی و بسیار ساده خود و در كنار مجموعه ساختمان ها و باغ پیرامونی، منجر به شكل گیری ساختمانی دوست داشتنی، با هویت و صمیمی شده است. این ساختمان از آجر و خشت با تیرها و مهار بندهای چوبی ساخته شده. تالارها و فضاهای داخلی از انواع تزئینات شامل: نقاشی های دیواری بزرگ و آینه كاری ها، سقف چوبی و همچنین تزئینات گچی اندود شده، می باشد. نمای بیرونی ساختمان نیز از قاب های آجری، جرزها با اندود گچ و خاك و اندكی نقش و نگار تشکیل شده.
قابل ذكر است این بنا به علت قرار گرفتن در كنار مدرسه منسوب به دانشكده كشاورزی، سال ها مورد تردد و عبور و مرور دانش آموزان قرار داشت و تزئینات و شیشه های الوان آن بازیچه سنگ پرانی های آنان شده و به همین دلیل آسیب های فراوانی دیده و تنها پس از این دوره، چند سالی با انجام عملیات حفاظتی شامل دیوار كشی و نصب پرده های سراسری روی نما و همچنین انجام عملیات مرمتی، سعی در حفظ و احیای آن شد.
ساختمان كاخ دارای دو اشكوب است؛ طبقه همكف حدودا به صورت پیلوتی های امروزی و به منظور قرارگیری برخی از فضاهای خدماتی كاخ در نظر گرفته شده و طبقه دوم كه از طریق دو راه پله در دو سوی ساختمان قابل دسترسی است، شامل تالار مركزی بزرگ و اتاق های دو سوی آن كه به منظور اتاق های استراحت در نظر گرفته شده. از جمله نكات بسیار جالب در این بنا برون گرایی محض این بنا است، به طوری كه پنجره های بسیار بزرگ و كم عرض ساختمان باعث شده است فضاها از دو سوی به محوطه بیرونی چشم اندازی وسیع داشته باشند و همچنین در تمام ساعات روز نور گیری كنند كه این امر خود باعث شده فضاهای داخلی مملو از نور و روشنایی شوند. تمامی اجزا و عناصر ساختمان شامل فضاها و نما، جرزها و پله ها، نسبت به محور میانی بنا متقارن بوده و ساختار بسیار ساده ای دارد. این امر با توجه به كشیدگی و عمق كم فضاها، فضایی بسیار روشن، شفاف و سبك را در ادامه باغ های زیبای مقابل آفریده است.
بنای كاخ سلیمانیه از آثار با ارزش دوران قاجار بوده و با توجه به پایتختی تهران از جمله اولین نقاط توجه و عامل رشد و شكوفایی شهر كرج به شمار می آید به طوری كه در اواخر دوران قاجار تاسیس مدرسه فلاحت در كرج و كمی بعد از آن احداث ساختمان اولیه دانشكده كشاورزی در جوار كاخ سلیمانیه گواه این مدعاست. در حال حاضر آنچه از معماری دوران قاجار معروف و قابل استناد است، همگی در تهران و در مجموعه كاخ های حكومتی و محدوده ارگ قدیم و عمارت های شمیرانات محدود می شود و كمتر از ابنیه دیگری كه در این دوره ساخته شده و واجد تمامی خصوصیات و ویژگی های سبك التقاطی و تركیبی معماری ایران و غرب است، به چشم می خورد. جای آن دارد كه با توجه و حفظ بنای ارزشمند كاخ سلیمانیه و معرفی آن به جامعه متخصص و همچنین هموطنان عزیز، از یكی از آثار ممتاز و زیبای این سرزمین پاسداری شود.
ایرانگردی, کاخ سلیمانیه,کاخ سلیمانیه کرج, گردشگری,شهرداری,استانداری,یارانه,فرمانداری ,وزارت,رضا نورمحمدی,عطیه مومنی,ایرانگردی,گردشگری,بلیت,سفر,سفر ارزان,اداره کل تهران, قیمت ارز, قیمت دلار, بخشداری , دهیاری, شورای اسلامی شهر, پرسپولیس, استقلال, بهترین هتل, هتل ارزان, بهترین رستوران
ارگ تبریز (علیشاه) نام یک بنای تاریخی در تبریز است. سبک معماری این بنا به شیوه آذری و معمار آن استاد فلکی تبریزی ذکر شدهاست.
این ارگ یکی از بلندترین دیوارهای تاریخی کشور و نماد شهر تبریز است. این ارگ در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی قرار دارد و امروزه فضای پیرامون آن برای برگزاری نماز جمعه مورد استفاده قرار میگیرد و مصلای بزرگ تبریز در این مکان احداث شدهاست.
ارگ تبریز توسط خواجه تاجالدین علیشاه بنا شدهاست. این بنا براثر زمینلرزه و گذر زمان تا حدودی تخریب شدهاست. در محوطه ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی همچون «مدرسهٔ نجات» که بهعنوان یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و نیز «سالن تئاتر شیر و خورشید» قرار داشت که پس از شروع برنامهٔ تخریب و تبدیل ارگ تبریز به مصلای بزرگ تبریز از سال ۱۳۶۰ و در زمان امامت جمعهٔ آیتالله ملکوتی، بخش اعظمی از ارگ توسط جهاد سازندگی با بولدوزر و مواد منفجره ویران شدهاست.
ارگ تبریز و محوطهٔ باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شمارهٔ ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران بهثبت رسیدهاست و نقشهٔ حریم استحفاظی قانونی و ظوابط حفاظتی آن در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی ادارهٔ کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تأیید اعضا قرار گرفتهاست.
امروزه تنها بخشی از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد برجای ماندهاست که خود موید شکوه و آبادانی آن در گذشتهاست. دیوارهای موجود در حقیقت تشکیلدهندهٔ ایوان تاقپوش و حمال تاقی استوانهای عظیمی بودهاست که فضای بهوجودآمده بهعنوان شبستان و عنصبر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفتهاست. بقایای موجود بنا، حکایت از یک ایوان بهعرض ۳۰٬۱۵ متر و جرز و دیواهای کناری به ضخامت ۱۰٬۴۰ متر و پیها و فونداسیونی ژرف و حجیم متناسب سازههای فوقانی و ارتفاع احتمالی بنا تا خط آغاز طاق استوانهای ۲۵ متر (البته دقت رد تناسب سازههای اثر ۳۶ متر صحیح بهنظر میرسد) بودهاست.
شیوه آذری (سبک مغول)
شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانیِ پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است. این شیوه، سبک مغول یا ایرانی - مغول نیز نامیده میشود و در دورهٔ حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت.
محمدکریم پیرنیا در مقاله «سبک شناسی معماری ایران» (۱۳۴۷) سبکهای معماری را به زادگاههای آنها نسبت داده و از «سبک آذری» نام میبرد. این سبک را میتوان بر معماری اسلامی ایرانی در دوره ایلخانان (مغول) منطبق ساخت. دونالد ویلبر «معماری سلجوقی» (شیوه رازی) را شکل ابتدایی «سبک ایلخانی» میداند و خود معماری سلجوقی را برگرفته از سبک پیش از اسلام معماری ساسانی میداند، به ویژه در شکل و نسبتهای گنبدها.
پیرنیا مینویسد پس از اینکه هولاکو در سال ۶۵۷ق/۱۲۵۹م در مراغه مستقر شد، معماری ایرانی ترقی کرد و در پی دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه، سبک رازی (معماری دوره سلجوقی) نیز تغییر کرد و «سبک آذری» زاده شد.
سبک آذری از مراغه آغاز شده و با نام «سبک مغولی» به تبریز و سلطانیه و سپس به سراسر ایران و خارج ایران رفت و روز به روز درخشانتر شد. در اوج سبک آذری، شاهکارهای معماری زمان جانشینان تیمور به ویژه شاهرخ (۸۰۷-۸۵۰ق/۱۴۰۴-۱۴۴۶م) بنا شدند. پیرنیا سبک آذری را بر معماری دو دوره ایلخانی و تیموری منطبق میسازد اما بیشتر پژوهشگران، هنر و معماریِ دو دوره مغول (ایلخانی) و تیموری را دو دوره مختلف جدا از یکدیگر دانستهاند.
این بنا در دوران قاجاریه مبدل انبار غلات ومخزن مهمات گردیده وحصاری دور آن کشیده شده ونام ارک یافته است. ارک در دوران مشروطیت به دست مشروطه خواهان افتاد ودر نتیجه باعث تقویت موضع آنان شده است . در سال های قبل از انقلاب تبدیل به باغ ملی یا گردشگاه عمومی شده بود وهم اکنون از محوطه این اثر باستانی به عنوان مصلی استفاده می شود .
ارگ تبریز , ارگ علیشاه , ارگ علیشاه تبریز , ارگ تاریخی تبریز , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی , تور , بلیت , ایرانگردی , گردشگری , سفر , تبریز
مجموعه ساسانی تخت سلیمان از 1600 سال پیش میزبان سازه های مهم مذهبی در میان حصارهای خود بوده است. تخت سلیمان که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده، یکی از مهم ترین بناهای باستانی ایران است؛ بنایی در کنار دریاچه ای که عمقش بیش از 120 متر است و در گذشته مقدس بوده است.منطقه تخت سلیمان که به آن شهر گنجک (شیز) نیز گفته می شود، در یک دره سرسبز بنا شده و بلندی آن از سطح دریا 3000 متر است. در این منطقه می توانید انواع شگفتی های تاریخی و طبیعی را مشاهده نمایید. یکی از زیبایی های این منطقه، قله بلقیس است که 3200 متر ارتفاع دارد. تخت سلیمان تکاب، همان جایی است که مردم محلی در بسیاری از روایات ذکر می کنند که زندان سلیمان نبی بوده، یعنی جایی که حضرت سلیمان در آن دیوها و جن های سرکش را به بند می کشیده.
اگر به شهر تکاب در استان آذربایجان شرقی مسافرت کرده باشید، بدون شک به ویرانه های باستانی آتشکده آذرگشنسب نیز سری زده اید. این آتشکده باستانی که محل عبادت پادشاهان و جنگجویان ساسانی بوده، حدود 45 کیلومتر از قسمت شمال شرقی شهر تکاب فاصله دارد. محلی زیبا که در مجاورت دریاچه ای از آب های گرم و جوشان بنا شده است. عمق دریاچه به 120 متر می رسد و آتشکده بر روی یک صخره بزرگ سنگی که از رسوبات آهکی دریاچه به وجود آمده، بنا شده است.
معماری این مکان بسیار جذاب است و از نمونه های عالی معماری دوره باستان ایران به شمار می آید. چهار طاق و ساختمان هایی که متناسب با یک عبادتگاه زرتشتی ساخته شده. از دیگر بخش های این عبادتگاه می توان به کاخ های دوره ساسانی، نیایشگاه آناهیتا و ساختمان هایی که بعدها به دست پادشاهان مغول (ایلخانان) بنا شد، اشاره نمود. گفته می شود که این منطقه از سه هزار سال قبل نیز مکانی مسکونی برای انسان ها بوده است. برطبق مدارک باستان شناسی در ایران باستان طبقه اجتماعی اهمیت بسیاری داشته است.
بر این اساس سه آتشکده مشهور ایران در گذشته، آتشکده آذرگشنسب یا آذرگشسب در تکاب، آتشکده آذربرزین مهر در خراسان و آتشکده کاریان یا آذرفرنبغ کاریان در روستای کاریان لارستان بوده اند که هرکدام از آن ها ویژه یک طبقه اجتماعی خاص می باشند. آتشکده آذرگشسب متعلق به نظامیان و ارتشیان، آتشکده آذربرزین مهر، محل عبادت کشاورزان و پیشه وران و آذرفرنبغ نیز آتشکده ویژه موبدان و روحانیان زرتشتی بوده است. این آتشکده ها با سه رنگ سرخ، سبز و سپید که رنگ های پرچم کشور ایران بوده و هستند، مشخص می شدند. این مجموعه در سال 1382 به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در فهرست آثار ملی ایران در سازمان یونسکو به ثبت رسیده است. در این منطقه، آثار تاریخی بسیاری کشف شده که با توجه به قدمت بیش از سه هزارساله سکونت بشر در آن، آثار تاریخی مختلف کشف شده، بیشتر دوره های تاریخی آن زمان را از اوایل دوره ساسانی تا دوره ایلخانیان مغول در برگرفته اند. جالب است بدانید که کوه های رسوبی منطقه تخت سلیمان، به صورت طبیعی و به دلیل ویژگی های زمین منطقه و املاح مختلفی که در آب چشمه های آن وجود دارد، به وجود آمده اند.
با توجه به نوشته های باستانی برجا مانده، اینجا در نزدیکی زندان سلیمان، محل تولد پیامبر بزرگ ایران باستان، زرتشت است، البته تاریخ نویسان درباره محل دقیق تولد زرتشت با هم اختلافاتی دارند. تاریخ نویسان عرب می گویند که زرتشت در «شیز» متولد شده، اما رومی ها و یونانیان معتقدند که محل تولد او گزکا بوده است، اما بر طبق نوشته های حمد الله مستوفی در زبان مغولان محل تولد زرتشت را ستوریق می دانستند. با این وجود، امروزه این منطقه تخت سلیمان نامیده می شود. با این وجود احتمال غریب به یقین محل تولد او شیز بوده. در کتاب تاریخ عالم آرای ناصری آمده که زرتشت در شهر سبلان و اردبیل ظهور کرده، ولی اصلیت او از شهری بنام شیز بوده که بین زنگان و مراغه قرار داشته است. تخت سلیمان بیش از 124 هزار متر مربع مساحت دارد و در دوران مختلف تاریخ ایران از جمله مادها، اشکانیان و ساسانیان و حتی در دوران مغول از این مکان باشکوه استفاده می شده است.
درباره دریاچه تخت سلیمان، داستان های بسیاری وجود دارد. داستان هایی درباره شهرهای مدفون در زیر آب یا گنج های مشهوری که برای سال ها جستجوگران مختلف را به این منطقه کشانده یا درباره اینکه اینجا زندان سلیمان نبی برای دیوها بوده و یا وجود گنجینه کوروش، اشکانیان و ساسانیان. این مسئله موجب شد که در طی قرن ها بسیاری از افراد در این منطقه به جستجوی گنج بپردازند. در سالهای گذشته اروپاییان بسیاری، راهی آب های عمیق این دریاچه شدند، اما عمق زیاد و وجود لایه های عظیم املاح موجب شده که هیچ غواصی نتواند بیشتر از 31 متر در عمق این دریاچه فرو رود. کاوشگران ایرانی که پس از جستجوگران آلمانی وارد این آب شدند نیز چیز زیادی پیدا نکردند. شدت رسوبات، دید چشم را کور می کرد و زیادی فشار آب و املاح در دریاچه مانع از هر نوع جستجو می شد.جالب است بدانید که آب این دریاچه برای زرتشتیان مقدس است و آن ها معتقدند که الهه آب ها در این دریاچه ساکن بوده است. همچنین اعتقاد دارند که هر هزار سال یک بار باید دختر باکره ای در آب دریاچه استحمام کند و چنین فردی صاحب فرزند پسری خواهد شد که در آینده، موبد موبدان زرتشتیان خواهد گشت.
اگر می خواهید که فقط به دیدن تخت سلیمان یا همان زندان سلیمان بروید، می توانید از مسیر تکاب حرکت کنید و بعد از طی 24 کیلومتر به تخت سلیمان برسید، اما چنانچه مایلید که یکی دیگر از شگفتی های طبیعی استان آذربایجان را نیز ببینید، بهتر است از مسیر زنجان به تکاب حرکت کنید. در سه کیلومتری غرب تخت سلیمان می توانید به کوههای مخروطی تو خالی منطقه برسید. این کوه ها که در طی هزاران سال براثر فعالیت های آتشفشانی پدید آمده اند، در اثر جریان های باد و پیچش باد در میان آنها صداهایی تولید می شود. این صداها موجب شده که افسانه ای محلی ایجاد شود که آن را به عنوان زندان سلیمان می شناسند. مکانی که به گفته افراد محلی، حضرت سلیمان دیوهای گردنکشی را که از فرمان او سرپیچی می کردند، در آن مکان زندانی می کرد.
اگر ماشین شخصی ندارید می توانید با اتوبوس خود را به تکاب برسانید و با ماشین هایی که به تخت سلیمان می روند به این مجموعه بروید. تخت سلیمان در فاصله 148 کیلومتری زنجان و 42 کیلومتری تکاب قرار گرفته است.
معبد آناهیتا: در ضلع شرقی چهارطاقی آتشکده «آذرگشنسب» قرار دارد و احتمالا مکانی برای ستایش ایزدبانوی آب بوده است. فضای داخلی معبد با هشت دیوار محصور شده که چهارتای آنها در مقابل چهار ورودی قرار گرفته تا مانع دید فضای داخلی معبد شود.
ایوان خسرو: در مجاورت آتشکده قرار دارد و از نظر طراحی کاملا شبیه «ایوان مدائن» است با ابعاد کوچکتر. طاق نماها و مقرنس های این سازه ساسانی، بر اثر زلزله ای که 80 سال پیش در این منطقه رخ داد، آسیب زیادی دید.
آتشکده آذرگشنسب: اوج قدرت و احترام مجموعه تخت سلیمان به دوره ساسانیان بر می گردد، به طوری که مهم ترین آتشکده عصر ساسانی در این مکان بنا شده و نماد اقتدار مذهبی، سیاسی و اجتماعی آن دوران به شمار می آمده است.
حصار ساسانی: این حصار دایره شکل، با 38 برج و به طول 1120 متر، به عنوان حصاری دفاعی، مجموعه آتشکده و آثار معماری محوطه را دربر گرفته است. دو دروازه ورودی این حصار، در ضلع جنوب شرقی و شمالی آن قرار دارد.
زندان سلیمان: در غرب مجموعه تخت سلیمان، تپه ای به ارتفاع حدود 100 متر از سطح زمین می بینید که به «زندان سلیمان» مشهور است. این تپه از شاخص ترین محوطه های تاریخی - طبیعی تخت سلیمان است که از رسوب چشمه آهکی به وجود آمده است. بقایای سازه هایی چون اتاق و پله ها و تراس متعلق به هزاره قبل از میلاد که در بالای این تپه بر جای مانده، نشان از آن دارد که این محل جایگاهی مقدس بوده است.
دریاچه مقدس: در مرکز محوطه باستانی تخت سلیمان دریاچه ای وجود دارد که به عنوان یکی از عوامل اصلی استقرار در این منطقه، در دوره های مختلف تاریخی به شمار می رود.
نکته
در اطراف دریاچه تخت سلیمان تابلوهای «شنا ممنوع» نصب شده، چون این دریاچه در کنار ظاهر زیبا و آرامش، تنها با مرگ از مهمانان کم تجربه اش پذیرایی می کند.
تخت سلیمان , گردشگری , تخت سلیمان تکاب , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی , بلیت ، تور ، سفر , بهترین هتل , ارزان ترین هتل
شهر تاریخی بیشاپور در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شیراز و ۲۳ کیلومتری غرب شهرستان کازرون واقع شده است. بیشاپور در کنار جاده شاهی روزگار باستان واقع شده که در دوره هخامنشیان «تخت جمشید» و « استخر » را به شهر باستانی « شوش» و در دوره ساسانی شهر « گور» و « بیشاپور » را به « تیسفون » مقر امپراطوری ساسانی وصل می نموده است. شهر بیشاپور ۱×۲ کیلومتر وسعت دارد و جزء اولین شهرهای باستانی است که دارای تاریخ مکتوب شهرسازی می باشد. این تاریخ سنگ نبشته ای است که با دو خط اشکانی و ساسانی بر روی ستون بنای یادبود بیشاپور حک شده است .با توجه به وضعیت جغرافیایی خاص بیشاپور خصوصا رودخانه شاهپور و « تنگ چوگان» این شهر در روزگارخود سرآمد شهرهای دوره ساسانی بوده است . تاریخ ساخت شهر به دوره شاهپور و حدود سال های ۲۷۲ ـ ۲۴۱ م بر می گردد .
بیشاپور با 200 هکتار وسعت، از شهرهای مهم آن زمان بوده است و اهمیت ارتباطی داشته است. این شهر از قدیمیترین شهرهایی است که تاریخچه ساخت آن به صورت مکتوب در سنگ نوشتهای موجود است.
این شهر تا قرن هفتم هجری آباد و مسکونی بوده و پس از آن ویران شده و دارای گنجینهای از آثار ارزشمند دوره ساسانی مانند معبد آناهیتا است.
بیشاپور به سال ۲۶۶ میلادی و به دستور شاپور اول پادشاه ساسانی ساخته شده است. پس از پیروزی شاپور بر والرین امپراتور روم، شاپور دستور داد در ناحیهای خوش آب و هوا بر سر راه تخت جمشید به تیسفون شهری بنا کنند. این جاده در زمان هخامنشیان، شهرهای تخت جمشید و استخر را به شوش وصل میکرد. شاپور نام خود را بر این شهر نهاد.
شهر تاریخی بیشابور که بقایای آن امروزه در نزدیکی کازرون، کنار رودخانه شاپور، قرار دارد دارای نقشهایی از شاپور ساسانی است که تسلط وی را بر والریانوس، امپراتور روم، نشان میدهد.
هرچند که در پهنه شهرستان کازرون آثار تاریخی بسیاری وجود دارد اما بیتردید بیشترین آثار مربوط به دوره ساسانی است.
بزرگترین و تنها مجسمه سنگی دوره ساسانی مجسمه شاپور اول، 9 نقش برجسته از 30 نقش برجسته دوره ساسانی شهر تاریخی بیشاپور، بزرگترین کتیبه دیواری عهد ساسانی معروف به کتیبه کریتر با ابعاد 5/20 در 2/70 متر، پرستشگاه (آبکده) آناهیتا (الهه آب)، آتشکدههای متعدد، جاده شاهی از جمله آثار به جای مانده از دوره ساسانی در این دیار است.
بیشاپور 2 کیلومتر مربع وسعت دارد و جزو نخستین شهرهای باستانی است که دارای تاریخ مکتوب شهرسازی است. این تاریخ سنگ نبشتهای است که با دو خط اشکانی و ساسانی روی ستون بنای یادبود بیشاپور حک شده است.
تاکنون بخش بسیار محدود و کوچکی از بیشاپور کاوش شده است، اما آثار یافت شده نشان میدهد که بیشتر آثار دوره ساسانی در بخش شمالی شهر ایجاد شده و این شهر در دوره اسلامی به سمت جنوب گسترش یافته است.
بهعنوان مثال در بخش شمالی شهر، پرستشگاه زیبای آناهیتا (آبکده)، تالار تشریفات و بقایای برج و بارو یافت شده و در بخش جنوبی آن بقایای مسجد حکایت از اسلامی بودن است.
شهر بیشابور با روش مهندسی یونانیان که توسط هیپوداموس ابداع شده بود در زمینی مستطیل به گونهای طراحی شد که 4 دروازه و 2 خیابان آن، یکدیگر را قطع میکردند. یکی از خیابانها در جهت شمال به جنوب و دیگری شرق به غرب است و هر کدام در انتها به یکی از دروازههای شهر منتهی میشدهاند. دروازه غربی، ورودی اصلی شهر بوده است.
شهر بیشاپور از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
• ارگ سلطنتی شامل آثار شاخصی مانند: معبد آناهیتا، تالار شاپور، ایوان موزائیک، کاخ والرین.
•منطقه عامه نشین شامل: خانه های مسکونی، گرمابه، کاروانسرا و بازار.
منطقه باستانی بیشاپور مشتمل بر سه بخش اصلی است:
•شهر بیشابور
• قلعه (دختر) با نقش برجستههای ساسانی
•دره رودخانه بیشاپور
در این ناحیه آثار دیگری مانند قلعه دختر، قلعه پسر و نقشهای تنگ چوگان قابل اشاره هستند.
برخی تک آثار به جای مانده از شهر باستانی بیشاپور:
• معبد آناهیتا
•کاخ والرین
•ایوان موزائیک
•ستون های سنگ یادبود بیشاپور
علاوه بر شهر بیشاپور ، آثار « قلعه دختر» و « قلعه پسر» و نقوش « تنگ چوگان » و « غار شاهپور » نیز از دیگر ویژگی های آثار دوره ساسانی این محدوده می باشند. شهر بیشاپور در بخش شرقی و جنوبی توسط خندق و در شمال توسط کوهستان و قلعه و در غرب توسط رودخانه شاهپور محصور و محافظت می شده است. وجود روخانه پر آب شاهپور و چشمه ساسان از اهمیت ویژه این منابع آبی در روند شکل گیری شهر تاریخی بیشاپور حکایت دارند. هر چند تاکنون بخش بسیار محدودی از آثار تاریخی شهر بیشاپور کاوش شده است و نمی توان نظر قطعی در خصوص چگونگی پراکندگی آن ارایه داد. اما با نگاهی اجمالی می توان دریافت که بیشتر آثار دوره ساسانی در بخش شمالی شهر ایجاد شده و این شهر در دوره اسلامی به سمت جنوب گسترش یافته است . به طوری که آثار شناخته شده تاکنون در بخش شمالی شهر مانند معبد « آناهیتا» و تالار تشریفات و بقایای برج و بارو تعلق آن را به دوره ساسانی آشکار می سازد و آثار بخش جنوبی شهر همانند بقایای مسجد جامع نیز حکایت از اسلامی بودن این آثار دارند.
تاریخچه مختصر مطالعات و پژوهش های انجام یافته در مجموعه بیشاپور
از آنجایی که درگذشته بیشتر موسسات علمی و پژوهشی و یا گروه هایی به نمایندگی از موزه های معتبر خارجی ماموریت می یافتند در آثار مهم ایران به کاوش و مطالعه بپردازند، بیشاپور نیز به دلیل اهمیت خاص خود مورد توجه گروه های خارجی قرار گرفت. خصوصاً این که این شهر به دلایل تاریخی و همچنین ویژگی های طبیعی منطقه از میان دیگر کوره های دوره ساسانی (استخر ، شهر گور، دارابگرد ، ارجان ) برتری خاصی داشت و همچنین از نظر شهرسازی و معماری نیز حایز اهمیت فوق العاده ای می باشد. بنابراین در فاصله زمانی سال های ۱۳۱۹ ـ ۱۳۱۴ هجری شمسی « ژرژسال » و « گیرشمن » به نمایندگی از طرف موزه لوور پاریس اقدام به حفاری و کاوش در این شهر نمودند و در این کاوش ها بخشی از آثار دوره ساسانی شهر در جبهه شمالی آن آشکار گشت . این کاوش ها ادامه پیدا نکرد و به مدت ۳۰ سال وقفه در آن صورت پذیرفت، تا این که سرانجام اداره کل باستان شناسی و فرهنگ عامه گروهی را به سرپرستی دکتر علی اکبر سرفراز باستان شناس ایرانی مأمور ادامه حفاری و بازسازی این شهر نمود که این عملیات نیز از سال ۱۳۴۷ لغایت ۱۳۵۷ تداوم داشت.
بعد از انقلاب اسلامی برای سال های متمادی به جز فعالیت هایی در خصوص نگهداری و نگهبانی از مجموعه اقدام خاصی صورت نگرفت تا این که مجدداً از چند سال گذشته کاوش های باستان شناسی و مرمت آثار مجموعه از سر گرفته شده که می توان به کاوش های دکتر علی اکبر سرفراز در اطراف معبد آناهیتا و حفاری اندکی که در کاخ « والرین » صورت گرفت اشاره نمود که البته این کاوش ها به دلیل نبود فرصت کافی و اعتبار لازم ناتمام مانده است. مهندس مهریار نیز به اتفاق باستان شناسان عضو گروه مرکز شهر یعنی اطراف بنای یادبود و بقایای مسجد جامع را مورد کاوش قرار داده اند. هر چند این اقدامات می توانست آغازی بر فعالیت های گسترده باستان شناسی ، مرمت ، سامان دهی و معرفی مجموعه باشد لیکن از دو سال گذشه با رکود و توقف مواجه گشت.
بررسی ساختار طبیعی و چگونگی شکل گیری مجموعه بیشاپور
عمده ترین دلیلی که بر روند شکل گیری مجموعه بیشاپور در این منطقه می توان اشاره نمود طبعا ساختار طبیعی و شرایط زیست محیطی مناسب آن می باشد که شهر بیشاپور را از دیگر شهرهای ساسانی (استخر ، شهر گور، دارابگرد ، ارجان) متمایز می سازد . طبیعت زیبای منطقه که ترکیبی است از کوه های مرتفع ، تنگ چوگان ، رودخانه پر آب شاهپور ، وجود داشت حاصلخیز و سرسبز و باغ های مرکبات و چشمه ساسان ، شهر تاریخی بیشاپور را به محیط پیرامون خود مرتبط ساخته است. از سوی دیگر آثار تنگ چوگان شامل نقوش برجسته و غار شاهپور و قلعه دختر و قلعه پسر بر فراز کوه مشرف به شهر و پل ساسانی رودخانه شاهپور و خندق پیرامون شهر از عناصر تاریخی و معماری هستند که هویت خاصی به مجموعه بیشاپور می بخشند. وجود شبکه معابر و گذرگاه های درون شهر خصوصا در محور شمالی ـ جنوبی و تلاقی آن با محور شرقی ـ غربی در محدوده مرکزی شهر یعنی جایی که بنای ستون یادبود قرار داد و در امتداد پل دوره ساسانی واقع شده است . و توجه به بناهای تشریفاتی ـ مذهبی شهر که در بخش شمالی قرار گرفته و از نظر حفاظتی و امنیتی با وجود برج و باروی کنار آن و قلعه دختر که نقش مهمی در تأمین امنیت آنه ایفا می نموده است، از نظر معماری و شهرسازی جالب توجه است خصوصا آن که هماهنگی و نظم در ساختار طبیعی مجموعه و روند شکل گیری شهر و آثار آن به خوبی هویدا می باشد و به عبارتی می توان گفت ساسانیان شهری را بنا کردند که با طبیعت منطقه عجین شده است و ساختار طبیعی و تاریخی، امنیتی، اقتصادی ، سیاسی و نظامی منطقه را شکل دیگری بخشیده اند . از آن رو که این شهر بر سر راه شاهی قرار گرفته و از نظر سیاسی و نظامی حایز اهمیت می باشد. شرایط زیست محیطی مناسب منطقه نیز نقش مهمی در تأمین معیشت و اقتصاد جامعه ایفا می نماید. وجود مراتع طبیعی چون کوه و رودخانه و ایجاد خندق و دژ امنیت شهر و شهروندان را تأمین می نماید و قرار گرفتن شهر در سطحی بالاتر از دشت شهر را از چشم انداز زیبایی برخوردار و از خطرات مختلف از جمله سیل نیز محافظت می نموده است . به هر حال تمامی این شرایط اقتصادی ـ اجتماعی ـ زیست محیطی و غیره در شکل گیری و تکامل شهر بیشاپور نقش مهمی ایفا نموده اند.
شهر تاریخی بیشاپور , بیشاپور , شهر بیشاپور کازرون , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی , سفر , بلیت , ایرانگردی , گردشگری
آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی، در روستای قلعهنو خرقان در ۲۴ کیلومتری شمال شاهرود در بخش بسطام قرار دارد. آرامگاه این صوفی نامدار، در میان باغی زیبا و چشمنواز قرار دارد.
شیخ ابوالحسن خرقانی از آن دسته از عارفانی است که نقش مهمی در پاسداشت فرهنگ ایرانی داشته است ولی شاید افراد معدودی با زندگی و اشعار این عارف بزرگ آشنایی داشته باشند. بدون شک شیخ یکی از تأثیرگذارترین افراد در زنده نگهداشتن فرهنگ ایرانی بوده است، او از انگشتشمار پیرانی است که پیرو حکمت خسروانی بوده است.
ابوالحسن علی بن جعفر بن سلمان بن احمد خرقانی یا شیخ ابوالحسن خرقانی، در سال ۳۵۲ قمری در روستای قلعهنو از توابع کوهستان بسطام به دنیا آمد. او بایزید بسطامی را مقتدای خود دانسته و مانند ابوسعید ابوالخیر از احمد بن عبدالکریم قصاب آملی خرقه گرفته. گفتهشده که سلطان محمود غزنوی به دیدار او رفته و از او پند خواسته است. در گفتهها و داستانها بهجای مانده که ابوسعید ابوالخیر و پور سینا به خرقان رفته و با او گفتگو داشته و مقام معنوی او را ستودهاند. از مریدان و شاگردان نامدار او خواجه عبدالله انصاری بوده است. مرگ شیخ حسن در روز شنبه دهم محرم (عاشورا) سال ۴۲۵ ق و در سن ۷۳ سالگی در روستای خرقان بوده است.
شیخ بزرگانی نظیر خواجه عبدالله انصاری را ترتیب کرده است، عارفان زیادی از شیخ ابوالحسن خرقانی به نیکی یادکردهاند که ازجمله آنها میتوانیم به ابوالقاسم قشیری، ابوالعباس قصاب آملی و جواد نوربخش اشارهکنیم.
خواجه عبدالله انصاری در مناجات و مقالات خود درباره درک فیض از مکتب شیخ بزرگ خرقان چنین آورده است:
عبدالله مردی بود بیابانی، میرفت بطلب آب زندگانی، ناگاه رسید به شیخ ابوالحسن خرقانی، دید چشمۀ آب زندگانی، چندان خورد که از خود گشت فانی که نه عبدالله ماند و نه شیخ ابوالحسن خرقانی، اگر چیزی میدانی من گنجی بودم نهانی، کلید او شیخ ابوالحسن خرقانی.
گفته میشود شیخ ابوالحسن بر سردر خانقاه خود چنین نوشته بود:
هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته برخوان بوالحسن به نان ارزد.
امروزه این گفتار بشردوستانه، شعار ملی گردشگری کشورمان است.
با بررسی خلاصهای از سرگذشت این عارف بزرگ، به سراغ آرامگاه او میرویم، خوشبختانه آرامگاه این پیر حکمت خسروانی در خاک ایران، در شهرستان شاهرود قرار دارد.
حاجی زینالعابدین شیروانی در کتاب ریاض السیاحه نوشته است:
تپه مذکور مرکز آبادی خرقان بوده ولی در حال حاضر ساختمانهای جدید روستا در جنوب آن تپه بنا گردیده و قبر شیخ ابوالحسن در سمت شمال روستا قرارگرفته است.
ساختمان قبلی آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی چندان امتیازی نداشت و بنای آن از آجر و بهصورت خیلی معمولی بود ولی اداره کل باستانشناسی برای ایجاد ساختمان فعلی اقدام مجدانهای به عمل آورد و در سال ۱۳۵۲ خورشیدی ساخت آن را به پایان رسانید. در حال حاضر به همت سازمان میراث فرهنگی استان سمنان و هیئتامنای آرامگاه، این ساختمان که دارای فضای پارک گونهای است با ایجاد کتابخانه (مرکز کتابهای مرجع عرفانی) و اتاقهای زائرین دارای حال و هوای عارفانه ویژهای است که هر بینندهای را تحت تأثیر قرار میدهد. بر روی قبر شیخ ابوالحسن قطعهسنگ مرمری قرار دارد و اشعاری بر روی آن حکشده است که از مطالب شعر معلوم میشود که آرامگاه قبلی شیخ ابوالحسن در سال ۱۳۴۸ هجری قمری بهوسیله معتمدالملک بهصورت کلی تعمیر شده است.
متصل به مقبره شیخ ابوالحسن، مسجدی بوده که مطابق نوشته برخی از مؤلفین دارای گنبدی مخروطی شکل و مزین به کاشیهای زیبا بوده است. در حال حاضر از مسجد و گنبد مذکور فقط محراب آن باقیمانده که برخلاف مساجد دیگر این نواحی رو به مغرب است. محراب مذکور دارای گچبریهای زیبا و استادانهای است. در حاشیه محراب عبارت زیر با خط بسیار زیبا گچبری شده است.
قبل از انقلاب اسلامی ایران، از طرف اداره کل باستانشناسی در اطراف محراب مذکور و بر اصول آن مسجدی بنا گردید که در حال حاضر نیایشگاه زائرین شیخ ابوالحسن خرقانی و مورداستفاده آنان در موقع توقف در آن محل هست.
آرامگاه ابوالحسن خرقانی , بسطام , دیدنی بسطام , شیخ ابوالحسن خرقانی , بلیت , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی , گردشگری , ایرانگردی
هرگاه نام شهر بادگیرها را میشنویم، بیدرنگ تصویر اولین شهر خشت خام جهان؛ یزد در ذهنمان تداعی میشود. در طول تاریخ گذشته این شهر، زندگی در یزد، شهری کویری با تابستانهای طاقتفرسا را بادگیرهای بیشمار آن میسر کرده است. بادگیرهایی که به بلندای آسمان قدبرافراشتهاند و خنکای اندک بادهای وزیده در آسمان این شهر را به کام صاحبان خانه خود مینشانند.
یزد با وسعت ۲۳۹۷ کیلومترمربع اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان بعد از ونیز است. شهر یزد، مرکز استانی به همین نام در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد. یزد در درهای وسیع و خشك و محصور بین رشتهکوههای شیركوه و خرانق قرارگرفته اسـت. ایـن شهـر از شمال به شهرستان اردكان و از شرق به شهرستان بافق و از جنوب به شهرستان تفت و از غرب به استان اصفهان محدود میشود.
آبوهوای یزد به علت قرار گرفتن روی کمربند خشک جهانی، دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است.
یزد به شهر بادگیرها معروف است. «شهر دوچرخهها» و «شهر شیرینی» از دیگر عناوینی است که شنیدن آنها نام یزد را در ذهن تداعی میکند. در این شهر همهچیز حکایت از حرکت و زندهبودن محیط اجتماعی دارد. نام یزد معمولاً یادآور آثار هنری و اصیل است. تولیدات صنایعدستی یزد تا قبل از دوره ماشینیشدن صنایع، به دلیل کیفیت و برخورداری از اصالت هنری دارای شهرت جهانی بوده و هنوز هم به طور نسبی از کیفیت خوبی برخوردار است. ظرافتهای بهکاررفته در ساخت آثار هنری و معماری این منطقه در نوع خود بینظیر بوده و از همین رو دارای ارزش هنری فراوانی است.
در اصل این مجموعه در خیابان شهید رجایی قرارگرفته است و در خیابان دیگری که در بلوار دولتآباد قرار دارد ورودی نداشته و در دست مرمت و بازسازی است. به همین علت، تردد از در اصلی انجام میگیرد. این باغ در دوران قاجاریه متصل به دروازه"چهار منار" بود اما همچنان خارج شهر قرار میگرفت. اما با گذشت زمان، بافت شهری اطراف آن را پر کرد ، بطوریکه در دوران پهلوی ساختوساز حومه شهری پیرامون آن را فراگرفت و بهتدریج باغ در مرکز شهر یزد واقع شد. هنگام ورود از یک هشتی نسبتاً بزرگ عبور میکنیم که محل ارائه و فروش صنایعدستی از قبیل سفال است. فضای داخلی باغ تا حدودی سبز است و به فضای باغ فین کاشان بیشباهت نیست.
درکتاب یادگارهای یزد، نوشته ایرج افشار آمده است: مطالعه تاریخ قدیم یزد نشان میدهد که باغهای مهم و بزرگ و زیبا از قدیمترین ایام در آنجا ساخته میشده و ذکر بسیاری از آنها در آن کتب موجود است. ازجمله در تاریخ جدید یزد از سی باغ نام برده شده است. ولی افسوس که اثری از هیچکدام از آنها اکنون بر جای نیست. باغ دولتآباد یزد از نمونه باغهای بزرگ ایران است که در سال ۱۱۶۰ هجری قمری « دوره زندیه» بناشده است. بادگیر مرتفع و زیبای آن با ارتفاع ۳۳ متر از سطح زمین بلندترین بادگیری است که تاکنون شناساییشده است. این باغ بزرگ یکی از بنیادها و آبادانیهای محمدتقی خان مشهور به خان بزرگ، سرسلسله خاندان خوانین یزد و مرد مقتدر آن عهد است. او ابتدا قناتی با نام دولتآباد ایجاد کرد و سپس از آب آن قنات، باغ دولتآباد را به وجود آورد. قنات تاریخی عظیم و مهم دولتآباد دارای قدمتی بیش از دویست سال است که از احداث پنج رشته قنات تشکیلشده است.
بنای این مجموعه به سال ۱۱۶۰ ساختهشده و در حدود ۲۶۰ سال قدمت داشته و محل اقامت حاکم وقت و معاصر با شاهرخ میرزا و کریمخان زند بوده است. این بنا که میبایست در اختیار نوادگان محمدتقی خان (بزرگ خاندان رحیمی)باشد، اکنون توسط میراث فرهنگی اداره میشود .(شجرهنامه در کتاب جامع جعفری به چاپ رسیده است).
این مجموعه یادگاری است از دورههای افشاریه و زندیه که شامل عمارت سردر، ساختمان هشتی و بادگیر، عمارت بهشتآئین و تالار آینه، عمارت تهرانی، آبانبار دو دهانه و باغ ناصر است. فضای سبز باغ، درختان میوه مانند انگور و سرو و کاج داشته و همچنین گلهای محمدی و سرخ نیز در باغ دیده میشوند.
قنات دولتآباد که نقشی اساسی در موجودیتبخشی به باغ دولتآباد دارد، به طول تقریبی ۶۰ کیلومتر یکی از مهمترین و طولانیترین قناتهای شهر یزد است. قنات از ارتفاعات مهریز سرچشمه میگرفت و پس از مشروب کردن بخشی از اراضی مهریز و به کار انداختن چند آسیاب آبی به یزد میرسید و همه باغ دولتآباد را سیراب میکرد و پس از آن به طرف اراضی اطراف باغ جاری میشد و زمینهای کشاورزی را سیراب میکرد.
باغ دولتآباد یکی از زیباترین باغهای ایران به شمار میرود که در وسعتی در حدود ۶٫۴ هکتار احداثشده است. در زمان محمدتقیخان، باغ از سمت شمال به خیابانی میرسید که درختان بسیاری داشت؛ بطوریکه این درختان ،مانع دید از خارج به داخل باغ میشدند.
به این سبب این خیابان را "هزار درخت" نیز میگفتند که عرض ۴ تا ۵ متر و طولی بیش از ۲۰ کیلومتر داشت و به سمت رحیمآباد میرفت. در سمت شرق باغ نیز خیابانی به طول ۸ کیلومتر قرار داشت و از سمت غرب باغ به مسیل رودخانهی خشک محدود میشد. در این زمان باغ خارج از حصار شهر یزد قرار داشت.
آنچه اين باغ را در ميان باغهای ايراني شاخص نشان ميدهد، بادگير مرتفع آن است که با ۳۳٫۸ متر بلندترين بادگير جهان شناخته شدهاست. از ديگر خصوصيات اين بادگير، هشتضلعی بودن آن است که باعث میشود باد در هر جهت بوزد و بهراحتی و بهسرعت به قسمت زيرين هدايت شود. از سوي ديگر در زير اين بادگير حوضی قرار دارد بهطوریکه با وزيدن باد به سطح آب حوض، هوای خنکی را داخل بنا ايجاد میکند. دراین ساختمان با تلفیق باد و آب که درحوضهای داخل ساختمان درجریان است، هوای خنک از زیر بادگیر به قسمت شاهنشین و تالارها انتقال پیدا میکند. به همین دلیل به این بنا، ساختمان تابستانه نیز گفته میشود.
هندسه باغ بسیار دقیق بوده و سطح باغ را به دو بخش مستطیلی شکل عمود بر هم (باغ بیرونی و باغ اندرونی) تفکیک کرده است. محور تقارن مستطیل بزرگتر ، محور اصلی باغ اندرونی است که آبنمای بزرگ باغ به ابعاد ۱۹۴ در ۱۲ متر بر این محور منطبق است. درواقع این محور، همان محوری است که عمارت سردر را به عمارت هشتی متصل میکند. معمار باغ با کاشت درخت در دو جانب محور اصلی ، علاوه بر اینکه سبب تمرکز دید به سوی عمارتهای اصلی باغ میشود، موجب عدم محدودیت دید از سوی هر یک از عمارات به سمت منظره باغ نیز هست و بر اتصال بصری بین دو عمارت تأکید میکند. وجود چشمانداز اصلی به شکل مستقیم و کشیده در محور طولی باغ روبروی کوشک و کاشتن درختان بلند در دو طرف آن نقشی اساسی در ایجاد پرسپکتیوی دارد که باغ را طولانیتر نشان میدهد. آبنما که دقیقاً بر محور تقارن باغ اندرونی منطبق است، سطح باغ را به دو کرت مستطیلی متقارن تقسیم میکند. در باغ اندرونی قسمت عمده باغ کرتبندی شده است. تناسبات کرتبندیها از تناسبات دو باغ مستطیل شکل تبعیت میکنند.
محور تقارن مستطیل کوچکتر که همان باغ بهشتآیین است بر محور اصلی باغ عمود است. مستطیل باغ بهشتآیین توسط یک حوض مستطیلی بزرگ که عمود بر محور تقارن مستطیل است به دو قسمت مربع شکل تقسیم میشود که در واقع کرتهای اصلی باغ بهشتآیین همین مربعها هستند.
تقارن یکی از اصول معماری ایرانی بشمار میرود بطوریکه در معماری سنتی ایران در تمامی بناها به اشکال مختلف از آن استفادهشده است. در باغ ایرانی نیز از این اصل بسیار استفادهشده است. کوشک بهعنوان اصلیترین بنای باغ ایرانی روی محور تقارن باغ قرار میگیرد. اوج این تقارن را میتوان در محور اصلی باغ دید یعنی جایی که حتی گلها و درختان نیز قرینه کاشته میشوند.نکته قابل تأمل در هندسه باغ دولتآباد، عدم تطابق محور باغ اندرونی بر محور باغ بیرونی است بطوریکه امتداد محور طولی باغ اندرونی، نسبت به مرکز تقارن باغ بیرونی انحراف دارد.در بررسی علت این مسئله به نظر میرسد که با توجه به زمان شکلگیری دو باغ که بنا بر منابع تاریخی موجود، هر دو باغ در یکزمان یا بافاصله زمانی اندک از یکدیگر ساختهشدهاند، این عدم تطابق میتواند زمینهای برای گامهای بعدی تحقیق درزمینهٔ هندسه باغ دولتآباد باشد که مستلزم تحقیقات میدانی و جستجو در منابع تاریخی مرتبط است.(البته فرض مطرحشده با در نظر گرفتن پلانهای قدیمیتر باغ مطرح میشود زیرا در دهه ۱۳۷۰ ه.ش با ساخت خیابان بزرگی در شمال باغ، قسمت اعظمی از باغ بهشتآیین تخریب گردیده و از زمین آن برای ساخت بلوار استفاده شد).
طرح باغ دولتآباد یکی از اصیلترین و بدیعترین طرحهای باغ رسمی ایرانی است. سطح باغ به دو بخش با محیط مستطیلی با ابعاد ۱۱۶ در ۲۷۴ متر و ۱۰۴ در ۲۷۸ متر تقسیم میشود که به صورت عمودبرهم قرارگرفتهاند. محور تقارن مستطیل بزرگتر -محور اصلی باغ- در راستای شمال غربی-جنوب غربی با زاویه ۳۰ درجه نسبت به محور غربی-شرقی قرار میگیرد. محیط مستطیل بزرگتر (آنچه اکنون عموم بهعنوان باغ دولتآباد میشناسند) باغ "اندرونی" را شکل میداد که درواقع باغ خصوصی و اقامتگاه خانواده بوده است. محیط مستطیل کوچکتر که در سمت شمال قرار دارد، محدودهی باغ بیرونی را مشخص میکند. این باغ که باغ "بهشتآیین" نامیده میشود، محل برگزاری تشریفات حکومتی و مراسم ورزشی بوده است.
عناصر و اجزای باغ:
همانطور که اشاره شد، پیدایش مجموعه عمارات باغ دولتآباد پس از احداث و احیای رشتههای قناتی است که با همین نام شکلگرفته و پس از رونق باغهای پیرامون، در آن چند عمارت شامل عمارت سردر، عمارت بهشتآیین، تالار آیینه، عمارت تهرانی، عمارت هشتی (عمارت بادگیر)، عمارت سردر شمالی (مربوط به باغ بهشتآیین) و تالار طنبی احداث شده است. همچنین اسطبلی بزرگ با شترخانه و غلام خانه در غرب باغ و در کنار رودخانه خشک قرار دارد.
۱. عمارت سردر (بهشتآیین)
۲. عمارت هشتی (عمارت بادگیر)
۳. تالار طنبی
۴. عمارت طهرانی
۵. تالار آیینه
۶. عمارت سر در شمالی
۷. اسطبل بزرگ
۸. ابنیه فرعی و خدماتی
۹. آبانبار
در واقع باغ دارای چهار بنای اصلی بوده که سه دستگاه آن به نام هشتی، تالار طنبی و سردر هنوز بر پای است و قسمتی از اتاقهای زمستانی هم وجود دارد ولی بقیه ساختمانها و حتی عرصهی آن از بین رفته است.
علاوه بر این بناهای اصلی، ابنیه فرعی و خدماتی در ضلع شرقی باغ شامل آبدارخانه، شربت خانه،آشپزخانه و تأسیسات چاه و منبع آب با گاورو وجود دارد که در مواقع کمآبی برای پرکردن حوضهای متعدد باغ از آن استفاده میشده است.
مجموعه ساختمانهای دولتآباد هر یک دارای مشخصات معماری و جلوههای اصیلی از کاربرد فضاهای موردنیاز در آن زمان است. « "عمارت هشتی" که در انتهای محور اصلی باغ و متصل به دیوار جنوبی است، در واقع کوشک اصلی باغ محسوب میشود و به سبب وجود بادگیر مرتفع آن شهرت خاصی دارد. این بادگیر با ۳۳متر و ۸۰ سانتیمتر ارتفاع، بلندترین بادگیر موجود در ایران است. عمارت هشتی دارای سه اتاق بزرگ و حوضخانهای (با حوض یکپارچه مرمرین) در وسط است. طرح آن شبیه سایر کوشکهای ایرانی است و طبقه فوقانی یک تالار و صفه و منظر دارد».
در سمت غرب عمارت هشتی، "عمارت طَنَبی" بزرگ و مجللی قرار دارد که دارای بادگیری مربع شکل و رو به باغ است. در دو طرف تالار طنبی، تالارها، صفهها و شبستانهایی در یک طبقه جای دارند که در و روزنهای آنها به طنبی باز میشود. در زیر طنبی، زیرزمینی ژرف کندهاند که با دو پله راست به باغ میپیوندد و از طرف جنوب با راهرویی به محوطه زیر بادگیر ارتباط دارد.
"عمارت سردر" (در مرز مشترک دو باغ اندرونی و بیرونی) اصلیترین عمارت باغ بهشتآیین بشمار میآید که دوطبقه است و زیر خان آن از یک سردر، هشتی و یک اتاق بزرگ (رو به شرق) و چند اتاق کوچک (رو به شمال و جنوب) و چند راهرو تشکیلشده است.
دولتآباد ازنقطهنظر گونهشناسی عملکردی ، باغ"سکونتگاهی- حکومتی" است. بهنحویکه باغ بیرونی محل انجام تشریفات حکومتی ، مراسم ورزشی و اداره امور شهر بوده است و باغ اندرونی،بخش خصوصی و اقامتگاهی مجموعه به شمار میرفته است. در باغهای سکونتگاهی- حکومتی، عرصه اندرونی را از سایر عرصهها کاملاً متمایز میکردند و حتی دربان یا حاجبی را برای نظارت بر آن تعیین میکردند.
از دیدگاه گونهشناسی کالبدی، دولتآباد از نوع "باغ-حیاط" به شمار میرود زیرا ساختمانها و عمارات آن در اطراف باغ قرار میگیرند. (مانند نارنجستان قوام و باغ هفتتنان در شیراز)
منبع اصلی تأمین آب باغ، قنات دولتآباد است. در وقفنامه مفصل قنات دولتآباد نوشتهشده است : « بر هیچ احدی مباح و روا نیست که پیش از گذشتن آب از باغ مذکور در آن تصرف نماید، اگرچه فیالمثل ، همه آب دادن یک وجب زمین باشد. مگر درصورتیکه به جهت آفات سماوی، کمی آب به جایی برسد که گذشتن آب از باغ ممکن نباشد که در این صورت متولی را جایز است که در هر موضع که صلاح باشد، آب را به مصرف برساند». علاوه بر قنات، برای مواقع خشکسالی و برای سیرابکردن باغ و پرکردن حوضهای متعدد آن، یک چاه و منبع آب با گورو (آنچه امروز گاورو نامیده میشود) در ضلع شرقی باغ و در کنار ابنیه خدماتی احداثشده بود. همچنین در مواقع اضطراری از آب ذخیرهشده در آبانبار باغ نیز استفاده میکردند.
در باغ دولتآباد، آب به تمامی به نمایش گذاشته میشود. معمار با بازی وصفناپذیری، بارها آب را به درون زمین برده و بیرون آورده است، بطوریکه آب در تمام سطح باغ حضور دارد. آب ابتدا در زیر بادگیر عمارت هشتی و در یک حوض یکپارچه مرمرین دیده میشود که در آن میجوشد و بالا میآید. سپس به حوضی در وسط این عمارت وارد میشود و از آن به سه حوض کشیده مستطیل شکل در سه شاهنشین سرازیر میشود. در مقابل ارسی اتاقها، سه سینه کبکی وجود دارد که از سنگ مرمر است و آن را به شکلی تراشیدهاند تا موج ایجاد کند و حجم آب را بیشتر از واقعیت نشان دهد.
آب از هر سینه کبکی، وارد یک حوض کوچک میشود که حوض کلگی نام دارد و ازآنجا در آبنمای بزرگ باغ جاری میشود. این آبنما دقیقاً بر محور اصلی باغ قرار گرفته و ابعاد آن متناسب با ارتفاع بادگیر عمارت هشتی است بطوریکه تصویر این عمارت را بهگونهای کامل در آب منعکس میکند. (آب درون آبنما در این مرحله وارد آبگردانی بسیار زیبا میشد که اکنون از بین رفته است). بعدازآن آب از زیر عمارت سردر، وارد باغ بهشتآیین میشود و به یک استخر ۱۲ ضلعی بزرگ که در شمال عمارت قرار دارد، میریزد و ازآنجا به سمت سه استخر مستطیل شکل در سه جانب دیگر سرازیر میشود. سپس آب از این استخرها بهسوی خیابانها و آبادیها جاری شده و به مصرف کشت و زرع میرسد. درواقع معمار تنها به عبور آب از لایههای زیرین زمین و سیراب کردن درختان قناعت نمیکرد، بلکه آب گوارا را به روی زمین میآورد و به نمایش میگذاشت تا روح ساکنان کویر را نیز سیراب کند.
باغ دولتآباد پس از محمدتقی خان رو به ویرانی رفت و اگرچه دوباره مورد مرمت قرار گرفت ولی هیچگاه به روزگاران آبادانی و دلگشایی عهد خان بزرگ نرسید. با این حال این باغ هنوز همچون نگین سبزی در دل کویر میدرخشد.
باغ دولت آباد یزد , باغ دولت آباد , دولت آباد یزد , یزد , ایرانگردی , گردشگری , سفر , بلیت , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی
«تیس جنوب» روستای باستانی و زیبایی است که درجنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان روستای قرار دارد. این روستا با قدمتی 2500 ساله در منطقهای کوهپایهای و در پنج کیلومتری شمال غربی چابهار واقع شده و پیشینهی باستانی آن به دوران هخامنشیان بازمیگردد به طوری که آثار تاریخی بسیاری در این روستا وجود دارد. جالب تر از همه اینکه در این روستای مکانی است که به آن گورستان جنیان گفته میشود. این گورستان از نظر بومیان آن منطقه، مکانی عجیب و سحرآمیز است که مردم از نزدیک شدن به آن خصوصا هنگام شب دوری کرده و از عواقب این کار میترسند. اما واقعا این باور مردم بلوچ چقدر به حقیقت نزدیک است و گورستان جنیان چه جور مکانی است؟ گزارش این دو صفحه را بخوانید تا پاسخ برخی از سوالاتتان را پیدا کنید.
گورستانی با سنگ قبرهای عظیم و عجیب
بلوچها به قبرستان خاموش و مرموزی که در این روستای 2500 ساله قرار دارد، «جن سنط» یا گورستان جن میگویند چراکه سنگ قبرهای بزرگ و عجیب در این گورستان، محلیها را به این باور رسانده که این گورها نمیتوانند محل دفن آدمیزاد باشند. تمام قبرها در دامنه کوه و در دل سنگها و در اندازههای بزرگ و کوچک کنده شدهاند و به رغم گذشت زمان و تخریب قبور بر اثر فرسایش، هنوز هم قبرهای زیادی در این مکان باقی ماندهاند. در میان این قبرستان یک قبر کاملا سالم و قدیمی نیز دیده میشود که 225 سانتیمتر طول و 110 سانتیمتر عرض دارد. درواقع این شیوهی حفاری پرسشهای زیادی را به وجود آورده. پرسشهایی از قبیل اینکه چه کسانی این گورهای سخت و سنگی را حفر کردهاند، چرا سطح سنگی را برای حفر انتخاب کردهاند و اصلا اینکه این قبرها با چه وسیلهای حفر شدهاند، سوالاتی است که مردم پاسخی برای آن پیدا نکردهاند و در نهایت آن را به جنها نسبت دادهاند. زیرا جنها به علت غلبهای که بر قدرت جاذبه دارند، از قدرت فیزیکی بسیار بالایی برخوردارند و میتوانند اجسامی بیش از 500 تن را نیز جابهجا کنند؛ کاری که از توانایی هر انسانی خارج است. البته جالب است بدانید که باور مردم تیس به حضور جنیان در ساخت گورستان عجیب این روستا در حالی مطرح میشود که این باور خیلی هم دور از ذهن نیست. زیرا حتی یکی از فرضیات در ساخت بناهای کهن مثل اهرام ثلاثه نیز به جنها نسبت داده شده! بنابراین کنکاش در باور مردمی بلوچ و توجه بیشتر به حضور جنها در این مکان خالی از لطف نخواهد بود.
مرثیهسرایی در شبهای قبرستان
مردم محلی تیس بر این باورند که جنها مردگان خود را در حصار این سنگها دفن کرداند. شب که میرسد، جنها بر سر گور از دسترفتگان خود حاضر میشوند و به مرثیهسرایی برای آنها میپردازند. هر کس که هنگام شب گذرش به این گورستان بیفتد، مورد نفرین جنها قرار میگیرد و بعد از چند روز با عذابی سخت میمیرد! حتی برخی نیز پا را فراتر از یک باور عامی گذاشته و ادعا میکنند که در هنگام غروب، صدای گریهها و مویههایی از این گورستان به گوش میرسد. اگرچه بومیان این روستا از عواقب رفتن به این گورستان که بر تپهای کم ارتفاع مشرف بر روستای تیس و در پای کوه پیل بند قرار گرفته واهمه دارند اما با این حال در کنار این گورستان، قبرستان امروزی مردم روستا که به قبرستان شماره یک تیس شهرت دارد واقع شده و مردم روستا درگذشتگان خود را در این گورستان به خاک میسپارند و همواره مراقبند که گذرشان هنگام شب به گورستان جنها نیفتد. لازم به توضیح است که قبرستان شمارهی 1 تیس مربوط به سدهی چهارم هجری تا دورهی صفوی است که به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده اما تاریخ ساخت گورستان جنینان به درستی مشخص نیست و ظاهر قبور نشان میدهد که این آثار مربوط به زمانهای بسیار دور است.
ماهیت خلقت و مرگ جنها
در راستای بررسی باورهای مردم تیس و احتمالات موجود در خصوص سنگهای موجود در گورستان جنینان بد نیست توضیح مختصری داشته باشیم در خصوص وجود و ماهیت اجنه در دنیای مادی ما انسانها. درواقع این شناخت بیشتر میتواند ما را به پاسخها و صحت و سقم باورهای اهالی تیس نزدیک کند. همانطور که میدانید وجود جن در متون اسلامی و آیات و روایات به وضوح بیان شده و اگرچه اغلب مردم کاری با این موجودات ندارند و آنها را به طور کلی از فکر و ذهن خود پاک کردهاند اما برخی از مردم خصوصا در روستاهای دورافتاده، نقش این موجودات در زندگی خود را بسیار زیاد دانسته و داستانهای زیادی را در مورد آنها بیان میکنند که تعدادی از مردم بلوچ نیز از جملهی این افراد به شمار میروند. درواقع جن در لغت به معنای مستور و پوشیده است و قرآن کریم خلقت جن را چنین بیان کرده: «و جان (پدر جن) را پیشتر از آتش زهرآگین آفریدیم». (آیهی 27 سورهی حجر) از این آیه و آیات مشابه آن درمییابیم که جن از آتش و انسان از خاک است و البته اینکه جنیان قبل از انسان خلق شدهاند. بنابراین با توجه به تفاوت نوع خلقت اجنه با انسانها و حیوانات واضح است که مکان زندگی، نوع زندگی و البته مرگ آنها نیز متفاوت از انسانها و متناسب با نوع خلقت آنها بوده و دفن آنها در گورستانهای سنگی و خاکی کاملا بیاساس است. زیرا اجنه از آتش آفریده شدهاند و جسدی ندارند که بخواهند آن را دفن کنند. البته در بین عوام شایع است که زیرزمینها، جاهای تاریک و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جایگاه اجنه است اما بررسیها نشان میدهند که قطعا آنها در جایی زندگی میکنند که از انسانها به دور باشند. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده: «در وادی شقره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان. زیرا آنجا منازل جن است».
حجتالاسلام محمد کدخدارستم: برای اجنه قبر معنایی ندارد
حجتالاسلام محمد کدخدارستم کارشناس مسائل دینی و مذهبی در همین راستا مباحثی را مطرح کرد و به توضیحاتی در خصوص اجنه و باورهای مردم تیس پرداخت؛ توضیحاتی که بخشی از باورهای مردم تیس را تایید و بخشی از آن را رد میکند. او میگوید: «اجنه گورستان ندارند. زیرا مجرد بوده و دارای طول و عرض جغرافیایی نیستند که بتوان آنها را در قالب زمین و مکان جا داد. درواقع نابودی آنها مثل جسم انسان نیست که نیاز به گورستان داشته باشند. البته اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی مرگ آنها در دست نداریم اما باید بپذیریم که اجنه نیز بعد از مرگشان مثل هر مادهی دیگری در دنیا از چیزی به چیز دیگر تغییر میکنند و بعد از مرگ، قدرت عمل خود را از دست میدهند؛ درست مثل انسانها که بعد از مرگ فقط روحشان باقی میماند و قدرت عملی در دنیا ندارند. عدهای معتقدند احتمالا برزخ اجنه بعد از مرگشان بین زمین تا آسمان چهارم است و شرایط مختص به خود را دارند».
این کارشناس دینی در خصوص باورهای مردم تیس نیز میگوید: «مردم تیس از چیزهای غیرطبیعی در گورستان میگویند که این موضوع غیرممکن نیست. زیرا احتمال دارد آن گورستان، نه محل دفن اموات اجنه بلکه محل تجمع اجنه باشد. درواقع اجنه سیر حرکتی نامحسوسی دارند و بنابر دلایلی در یک جای خاص تمرکز پیدا میکنند که ما انسانها میتوانیم تمرکز آنها را به هم زده و آنها را به جای دیگری هدایت کنیم». او ادامه میدهد: «مثلا در قدیم میگفتند جنها در محلهی دروازه دولاب تهران هستند ولی بعدها در اثر کثرت رفت و آمد از آنجا رفتهاند تا در جای متروک دیگری تمرکز داشته باشند. بنابراین بعید نیست که گورستان جنینان تیس نیز محل تجمع اجنه بوده و باشد».
کدخدارستم در مورد سنگهای عظیم این گورستان نیز میگوید: «اینکه شاید آنجا به دست اجنه کنده شده باشد میتواند صحت داشته باشد. زیرا آنها قادر به انجام کارهایی سخت و سنگین هستند که از توانایی انسانها خارج است. مثلا نزدیکی ابیانه یک منبر چوبی چند تنی دزدیده شد و بعد از مدتی به جای خود بازگشت؛ کاری که از انسان برنمیآید. البته مصداق قرآنی مثل حضرت سلیمان(ع) نیز در این زمینه وجود دارد اما به طور کلی این موضوع که جنها برای دفن اموات خود، سنگهای گورستان جنینان را جابهجا کرده باشند اصلا قابل قبول نیست».
احتمالات دیگر در مورد گورستان جنیان
در مورد گورستان جنینان احتمالاتی هم وجود دارد؛ احتمالاتی که هیچ قطعیتی در آن نیست و صرفا کارشناسان تاریخ، جغرافیا و زمینشناسی میتوانند با بررسیهایی اساسی، پاسخ دقیقی به سوالات موجود بدهند. در اینجا احتمالات موجود را میخوانید.
1. عدهای معتقدند خاکسپاری در ایران باستان به این شکل بوده. زیرا سنگهای گورستان جنینان تیس بیشباهت به گوردخمههایی که در دوران گذشته رواج داشتهاند نیست؛ گوردخمههایی قدیمی که شاید امروزه با فرسایش مواجه شده و به این شکل درآمدهاند. به عنوان مثال در بندر باستانی سیراف واقع در کرانههای خلیج فارس، درهای به نام «لیل» وجود دارد که روی بدنهی آن دخمههایی در دل کوه کنده شده و به دلیل پیدا شدن استخوانهایی در آنها میتوان گور بودن این دخمه را تایید کرد. همچنین در کنار آنها و روی کوه حفرههای مستطیلشکل متعددی دیده میشود که تداعیکنندهی گورستان است. البته در این حفرههای نیز استخوانهایی پیدا شده. به طور کلی گوردخمهها به دوران ماد و هخامنشیان تعلق دارند که با این تفاسیر، احتمال اینکه گورستان جنینان تیس نمونهای از همان گورستانهای دوران قدیم باشد بسیار زیاد است.
2. به اعتقاد برخی از مردم تیس، این احتمال وجود دارد که شاید حفرکنندگان این گورستان به دلیل حفظ مردگان و درگذشتگان خود از گزند جانوران و خورندگان زیرزمینی، رنج کندن سنگ را بر خود هموار میکردند تا با ساخت این نوع گورها، به مردگانشان احترام بیشتری بگذارند.
3. عدهای نیز معتقدند این سنگها و سطوح موجود در گورستان جنیان، محل جمعآوری آب در دوران باستان بودهاند. مثلا در همان درهی لیل و در لابهلای گورهای سنگی که از آن صحبت شد، چاههای آب متعددی به عمق 100 متر حفر شده که وجود آنها پرسشبرانگیز است. بنابر گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی آنچه امروزه در ارتفاعات مشرف بر دامنهی کوههای شمالی سیراف میبینیم و اندیشمندان و محققین از آن به عنوان قبور سنگی یاد میکنند، در ابتدا به منظور ایجاد قبر و مدفن مردگان خلق نشدهاند بلکه حوضچههای جمعآوری آب باران بودهاند. چه بسا که این احتمال میتواند در مورد سطوح سنگی گورستان جنینان نیز قابل توجیه باشد.
گورستان جن چابهار , قبر جن چابهار , گورستان چابهار , ایرانگردی , بلیت , سفر , عطیه مومنی , رضا نورمحمدی , چابهار
عمارت و باغ اکبریه، یکی از بناهای تاریخی شهر بیرجند است.باغ اکبریه در دوره قاجاریه و توسط شوکت الملک در دو طبقه ساخته شدهاست. این باغ در انتهای خیابان معلم در روستای اکبریه که از توابع استان خراسان جنوبی می باشد، واقع شده است. باغ اکبریه با گسترش شهری بیرجند اکنون در داخل شهر قرار گرفته است این باغ در نشست سی و پنجم یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. باغ اکبریه در ۲۰ خردادماه سال ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
باغ اکبریه شامل چند قسمت است که قدیمیترین آن عمارت دو طبقه ی حشمت الملک در منتهی الیه شرقی این باغ می باشد. دو بخش دیگر عبارتند از طبقه همکف که دارای دو دالان و راهرو نسبتا طویل است و ارتباط میان سه بخش مهم مجموعه، یعنی باغ اصلی، باغ جنوبی و اصطبل را برقرار میکند و عمارت مرکزی با عملکرد تشریفات و پذیرایی از مهمانان که تقریبا به عنوان هستهٔ مرکزی باغ به حساب می آید و از تزیینات و چشمانداز بسیار عالی برخوردار است.
این کوشک در دو طبقه ساخته شده است و دارای تزیینات منبت، مشبک و نیز ارسی با شیشههای رنگی، تزیینات گچی با طرحهای اسلیمی و هندسی میباشد. وجود درختان بلند قامت کاج در دو طرف خیابان و نیز خیابان های منتهی به خیابان اصلی عمارت مرکزی بر زیبایی و طراوات باغ و نمای آن افزوده است. باغ جنوبی واقع در جبهه جنوبی و کوچکتر از باغ شمالی است. این باغ بوسیله فضاهایی چون فضاهای خدماتی، عمارت مرکزی و دیواره غربی اصطبل احاطه شده است. یکی از عناصر مهم، استخر نسبتا بزرگ با طرح مربع است که بخش عمده فضای باغ را به خود اختصاص داده است. استخر در وسط دارای سکویی مربع شکل است. باغ اکبریه که در خیابان معلم بیرجند واقع شده است، هم اکنون در اختیار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است.باغ اکبریه در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
کاربری کنونی عمارت و باغ اکبریه
هم اکنون بخشهای مختلف باغ و عمارت اکبریه مورد استفادة ادارة کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان جنوبی است. بخش احداث شده در اوایل دوره قاجار، به عنوان کتابخانه فعال است. از بخش مرکزی که در دوره قاجار احداث شده به عنوان موزة باستانشناسی و مردمشناسی استفاده میشود. بخش ساخته شده در دوره پهلوی کاربری اداری دارد و بالاخره دیگر بخشها به سفرهخانه و چایخانه سنتی اختصاص یافتهاست. در موزه حیات وحش این مجموعه، نمونههای شاخص، کمیاب و نادری از پوشش جانوری منطقه جنوب خراسان به ویژه شهرستان بیرجند به معرض نمایش گذاشته شده است و کمیاب ترین گونههای پرندگان جنوب خراسان در این مجموعه قرار گرفته اند همچنین در موزه باستانشناسی و مردم شناسی باغ اکبریه که در طبقه همکف واقع شده است، بخشی از معیشت، آداب و رسوم، مشاغل و حرفه منطقه جنوب خراسانبه نمایش گذاشته شده است.
باغ و عمارت اکبریه , اکبریه بیرجند , عمارت اکبریه بیرجند , باغ اکبریه بیرجند , رضا نورمحمدی , عطیه مومنی , گردشگری , ایرانگردی , بلیت